تیموکراسی چیست؟
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۸۵۹۹۹
عصر ایران - تیموکراسی (Timocracy) یا تیمارشی (Timarchy) واژهای است در توصیف و تمییز گونهای خاص از حکومت در یونان باستان. این واژه را افلاطون و ارسطو در آثارشان به معانی متفاوتی به کار بردهاند. اما در هر صورت در دنیای امروز، حکومت تیموکراتیک وجود ندارد و این واژه در واقع متعلق به "تاریخ اندیشۀ سیاسی" است و امروزه کاربرد چندانی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منظور ارسطو از تیموکراسی، نوعی مالکسالاری بود. یعنی نظامی که در آن فقط زمینداران بزرگ حق مشارکت در امور سیاسی را داشتند.
اما توصیف افلاطون از تیموکراسی، معنای اصلی این واژۀ سیاسیِ تاریخی یا به تاریخ سپرده شده را در بر دارد. افلاطون تیموکراسی را حکومت کسانی میدانست که برای شرف و افتخار کار میکنند. یعنی اولویت آنها در سیاستگذاری و سیاستورزی و زندگی روزمره، تحقق شرف و افتخار یا حفظ شرف و افتخارشان است.
فارابی، فیلسوف مسلمان افلاطونی، در فلسفۀ سیاسی خودش قائل به مدینۀ فاضله و مدینۀ جاهلیه است. او شش نوع مدینۀ جاهلیه را از یکدیگر تفکیک میکند که یکی از آنها مدینة الکرامه است. در مدینة الکرامه، کرامتطلبی مهمترین ارزش است و اهل این مدینه، کرامت را مهمتر از عدالت و سایر ارزشهای اخلاقی میدانند.
واژۀ تیمارشی از تیمه (Time) در زبان یونانی میآید به معنای شکوه و شرف. افلاطون هم در کتاب "جمهوریت" خودش تیموکراسی را حکومتی مختص جامعۀ اسپارتی دانسته است.
او اسپارتیان را سپاهیانی بلندتبار توصیف کرده که در میان بندگانی روستایی به نام قوم هلوت زندگی میکردند. هلوتیها در خدمت اربابان اسپارتی خود به کشاورزی اشتغال داشتند و تقریبا از هیچ گونه امتیازی برخوردار نبودند.
اسپارتیان چون قومی کمجمعیت بودند که در میان فرمانبرداران پرجمعیت و ناراضی خویش زندگی میکردند و همواره از طغیانشان وحشت داشتند، طریق خاصی برای زندگی خود انتخاب کردند که هدف آن، ایمنی از خطر دشمنان و تحقق سعادت و مصلحت فردی (نه سعادت و مصلحت جمعی) بود.
در واقع اسپارتیها سلحشورانی سلطهجو و برتریطلب و مدعی افتخار بودند که از اکثریت مردم تحت حکمرانی خودشان را دشمن میدانستند و در آن واحد، از دشمن داخلی (یعنی مردم) و دشمنان خارجی در هراس بودند و گاه محبور میشدند در دو جبهه بجنگند. یعنی از یکسو با دشمن خارجی، از سوی دیگر با مردم تحت حکمرانیشان.
سلحشوری اسپارتیها مبنای احساس حقانیتشان بود. آنها بدون اینکه از عقل سیاسی چندانی برخوردار باشند، صرفا با تکیه بر سلحشوریشان، خودشان را از مردم تحت حاکمیتشان برتر میدانستند و به همین دلیل امتیازات زیادی برای خودشان در نظر گرفته بودند و تقریبا هیچ حق و امتیازی برای مردم قائل نبودند؛ چراکه مردم را بندگان خود میدانستند و در جامعه جهلمحوری که بنا کرده بودند، خود را در جایگاهی خدایگانی نشانده بودند.
در جامعۀ اسپارتی، هر فردی که شهروند محسوب میشد و حق و حقوقی تعیین شده داشت، در حکم سربازی بود که آموزش و زناشویی و جزئیات زندگی روزانهاش با انضباط شدید مشخص شده بود تا از حداکثر کفایت نظامی برخوردار باشد.
هیچ اسپارتی حق تملک ثروت به صورت طلا یا نقره نداشت و سادگی زندگی او معروف بود. در اردوگاه، مطابق انضباط نظامی زندگی میکرد و آماده بود هر زمان در راه وطن بجنگد.
سازمان حکومت اسپارتی ترکیبی از پادشاهی موروثی و انتخابات عمومی و شورای ریشسفیدان بود.
اسپارتیان علیرغم مقتضیات نظام اجتماعی و سیاسی خود، مردم آزمندی بودند و به مالکیت خصوصی شدیدا دلبستگی داشتند. افلاطون، کمونیست بود و مالکیت خصوصی را عامل آز و سایر زشتیهای خوی بشری میدانست.
جامعۀ مطلوب افلاطون، نظمی پادگانی داشت و او به همین دلیل تیموکراسی را میستود زیرا نظم و دلاوری در تیموکراسی مشهود بود. اما افلاطون در عین حال منتقد نادانی و آزمندی و آزارگریِ اسپارتیان هم بود و آزارگری آنها علیه زیردستان هلوتیشان را نکوهش میکرد.
ن ظام اسپارتی فقط در جزیرۀ کرت محقق شد و در جاهای دیگر یونان همانندی نداشت.
واژۀ "تیمه" را ثروت هم معنا کردهاند و بر این اساس، برخی تیموکراسی را "حکومت توانگران" یا حکومت ثروتمندان نامیدهاند. اما به نظر میسد این تعریف دقیق نیست زیرا طبقه یا گروه حاکم در اکثر جوامع غیردموکراتیک، توانگر است و ثروت و امتیازات گوناگون را به خود اختصاص میدهد.
آریستوکراسی هم حکومت توانگران است؛ توانگرانی که اشراف جامعهاند. به نظر میرسد توصیف تیموکراسی به عنوان "حکومت توانگران"، بیشتر به معنای مد نظر ارسطو نزدیک است که تیموکراسی را مالکسالاری یا حکومت زمینداران بزرگ میدانست.
به هر حال توانگران حاکم در تیموکراسی، با اشراف حاکم در آریستوکراسی تفاوت داشتند. یعنی چه از نظر افلاطون و چه از نظر ارسطو، فضائل اخلاقی کمتری نسبت به اشرافیت حاکم (یا آریستوکراتها) در سایر دولتشهرهای یونان باستان داشتند.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۸۵۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه مورینیو به رم: مردم از من انتظار برد با تیمهایی را دارند که برای قهرمانی ساخته نشدند!
آقای خاص فوتبال میگوید بار موفقیتها و سابقه او سنگین است و مربیگری بخش جداییناپذیری از زندگی اوست.
طرفداری | ژوزه مورینیو از دلایل دوری خود از فوتبال و معیارهایش برای انتخاب تیم بعدی گفته است.
ژوزه مورینیو، سرمربی پرتغالی که سابقه مربیگری در تیمهای بزرگی مانند پورتو، چلسی، اینتر، رم و رئال مادرید را دارد، هنوز پس از اخراج از رم در ژانویه، در تیم جدیدی مشغول به کار نشده است. آقای خاص یکی از موفقترین مربیان قرن بیست و یکم به حساب میآید و افتخارات متعددی از جمله قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را در کارنامه خود دارد. با این حال، به نظر میرسد او در حال حاضر به دنبال باشگاهی با شرایط خاص است و به راحتی به هر پیشنهادی پاسخ مثبت نمیدهد.
مورینیوی 61 ساله در مصاحبه با سایت پرتغالی آبولا در پاسخ به سوالی درباره احتمال مربیگری بنفیکا پس از انتخاب آندره ویلاس بواس به عنوان رئیس جدید پورتو، رقیب دیرینهاش، گفت:
از من چنین سوالی نپرسید. من با چنین احساسی در فوتبال فعالیت نمیکنم. از من درباره تیمهایی که مربی دارند سوال نپرسید. من همیشه از هرگونه رفتار غیراخلاقی دوری کردهام. سوالاتی مثل اینها اغلب آخر هفتهام را خراب میکنند.
ژوزه در مورد مکان فعلی زندگیاش در لندن که نزدیک استادیوم استمفوردبریج است، اظهار داشت:
در لندن، من دو دقیقه با ورزشگاه چلسی فاصله دارم، از خانهام میتوانم صدای گلها و تشویق هواداران را بشنوم. روزی که هواداران در ورزشگاه نام من را فریاد میزدند، دیگر به تماشای فوتبال نرفتم. من باید به ورزشگاههای دیگر بروم. 20 تا 30 دقیقه از خانهام در پرتغال تا ورزشگاه لوز فاصله است. به دو یا سه بازی رفتم. آنها شروع به پرسیدن چنین سوالاتی کردند و من دیگر نمیروم. آنها با این سوالات زندگیام را خراب کردند.
آقای خاص در پایان این مصاحبه هرچند اسمی از باشگاه رم نبرد اما به نوعی به این تیم کنایه زد. مورینیو برای اینکه مشخص شود کنایهاش متوجه کدام تیم است گفت در دو سال گذشته دو بار به فینالهای اروپایی رسیده است اما مردم از من برای چنین تیمهایی انتظار برد دارند.
هیچ برنامهای برای آیندهام ندارم. هر چه که قرار باشد، اتفاق میافتد. بار موفقیتها و سابقه من سنگین است. میدانم که حتی زمانی که تیمهایی را مربیگری میکنم که برای قهرمانی ساخته نشدهاند، مردم همیشه از من انتظار دارند که برنده شوم. در دو سال گذشته به دو فینال اروپایی رسیدهام. من میخواهم مربیگری کنم، این بخش جداییناپذیری از زندگی من است، بدون مربیگری هیچ خوشبختی وجود ندارد. کجا؟ در هر باشگاهی که مرکز آموزشی مناسبی برای تمرین خوب داشته باشد. من هیچ پیشنهادی از یک باشگاه پرتغالی دریافت نکردهام.
از دست ندهید ????????????????????????
تونی کروس: پاس گلم جلوی بایرن خیلی خاص نبود شاهکار کارلتو؛ بازهم شکستناپذیری مقابل بایرن بزرگترین بازیکنان ناکام تاریخ لیگ قهرمانان یحیی شکایت کند 5 میلیارد تومان جریمه میگیرد